DNA Romance پیشبینی میکند «شیمی» آنلاین با استفاده از « DRom 1.0 algorithm. This algorithm assesses 100 specific markers within your DNA, focusing on genes proven to be involved in attraction and reproduction. Studies have shown that people with varied DNA markers in the Major Histocompatibility Complex (MHC) tend to find each other’s scent appealing and often enjoy more durable romantic relationships .
DNA Romance همچنین پیش بینی می کند. توافق شخصیتی از نوعهای شخصیتی که از آزمونهای روانشناختی کسب شده است، استفاده کرده و کاربران را قادر میسازد تحلیل کنند استفاده از فیلترها برای به اشتراک گذاشتن مصالح مشترک و جذب فیزیکی DNA Romance از عکس های مسابقه ای که دارند برای ایجاد تطبیق های مناسب استفاده می کند. second genetic algorithm DRom 2.0 DRom 2.0، با استفاده از مدل هوش مصنوعی تمرین شده با نشانگرهای DNA مرتبط، با دقت بالا پیش بینی ویژگی های فینوتیپیکی انجام می دهد. DRom 2.0 به DNA Romance کمک می کند. مکانیسم تأیید پروفایل این چند لایه ای از بررسیها را نشان میدهد که به بهتر نشان دادن واقعیت پروفایل کاربر کمک میکند.
بررسی کنید
امتیاز هماهنگی شخصیتی
inspired by the renowned Jung/Myers-Briggs 16 personality types. Developed over a century ago by Swiss psychiatrist Dr. Carl Jung and further refined by Isabel Briggs Myers and Katherine Briggs, this psychometric test has stood the test of time. Recognized as the Myers-Briggs Type Indicator®, it's widely used in organizational psychology.
DNA Romance utilizes this personality compatibility algorithm to predict potential connections between both singles and couples. DNA Romance's algorithms strategically assigns higher compatibility scores to similar personality types, and lower scores to those that may conflict.
رمانس DNA با استفاده از DRom 1.0، الگوریتمی که پلیمرفیسمهای نوکلئوتیدی تکی (SNPs) را که تأثیر آنها بر انتخاب رابطه در چندین مطالعه مستقل تأیید شده است، پیشبینی میکند "شیمی" را پیشبینی میکند. در اینجا فقط چند مورد از مقالات تحقیقاتی را که برای توسعه DRom 1.0 ارزیابی.
داندین-روولاند سی، لورانت ر، دال-آرا ای، توپانس بی و شایکس آر (۲۰۱۹) اثبات ژنومی برای تطابق ناهمگن MHC در انسانها
این مطالعه در مورد مجموعه اصلی سازگاری بافتی (MHC) و انتخاب شریک در انسانها نشان میدهد که در حالی که زوجها در شمال اروپا تمایل به نشان دادن عدم سازگاری MHC دارند، که ممکن است نشاندهنده تأثیر زیستی بر انتخاب شریک باشد، عوامل اجتماعی و/یا فرهنگی در سایر مناطق، مانند اسرائیل، ممکن است این ترجیحات جفتگیری زیستی را تحتالشعاع قرار دهند یا پنه
Birnbaum GE, Zholtack K, Mizrahi M & Ein-Dor T (2019) حقله تلخ: متوقف کردن مصرف داروهای ضد بارداری باعث افزایش استقبال از همسران جایگزین Evolutionary Psychological Science volume 5, pages 276–285
*** هورمونال بارورهای موجب تغییر ترجیحات زوجین زنان به مردانی که بیشتر تحمل کننده هستند می شود، اما لغو استفاده از آنها ترجیحات آنها را به حالت قبل باز می گرداند، افزایش جذب به مردانی که بیشتر قابلیت ژنتیکی دارند، به ویژه در فازهای فراوانی قدرت پرورشی، که ممکن است موجب انتخاب راه حل های جدید برای پیدا کردن زوج مورد نظر شود.
Wedekind C (2019) تعامل پیشبینیشده بین خوشایندی بو و شدت آن شواهدی برای سیگنالدهی اجتماعی کمپلکس اصلی سازگاری بافتی در زنان ارائه میدهد.. Proc. R. Soc. B 285:20172714.
*** این مقاله به بررسی ارتباط مجموعه های قابل تحمل بزرگ (MHC) و ترجیحات بوی در انسان پرداخته است، بحث نتایج قبلی و تجزیه و تحلیل چگونگی ناشی از رایش شانه ها و عوامل دیگر بر بینش بوی بدن و ارتباط آن با MHC، با بازنگری مجدد داده های گذشته ای که نشان می دهد که خوشبویی و نوسانات بوی می تواند با ناهمسانی MHC در ارتباطات اجتماعی از طریق بوی تاثیر گذار باشد، اشاره می کند که بین MHC، بینش بوی و ارتباطات اجتماعی وجود دارد.
Wu K, Chen C, Moyzis RK, Nuno M, Yu Z and Greenberger E (2018) بیش از عمق پوست: جذابیت مبتنی بر مجموعه اصلی سازگاری بافت (MHC) در میان سرعتدیتینگهای آسیایی-آمریکایی Evolution and Human Behavior. 39(4):447-456.
*** در یک زمینه از سریع دوستی، زنان، اما نه مردان، نشانههایی برای همسران بر اساس مختلف تطبیق پیوستگی های پیشرفته ترین هسته های هنجاری (MHC) با استفاده از تجزیه و تحلیل SNP نشان دادند، با اینکه مختلف SNP ها بر اساس نزدیکی به ژن های HLA اصلی جهت اثرگذاری بر جذب نشان دادند، و نمایه های مبتنی بر MHC برای پیش بینی پیشنهاد تاریخ دوم برای هر دو جنسیت تاثیر مشابه به ویژگی های خود گزارش شده داشتند.
Henningsson S, Hovey D, Vass K, Walum H, Sandnabba K, Santtila P, Jern P, Westberg L (2017) یک پلیمورفیسم میسنس در ژن گیرنده فرومون فرضی VN1R1 با رفتار اجتماعی-جنسی مرتبط است.. Transl Psychiatry. 7(4):e1102.
*** یافته های این مطالعه نشان می دهد که بین یک پلی مورفیسم در ژن VN1R1، مرتبط با رسیور نوع یک ومروناسال انسانی (جزءی از سیستمی که تاثیرات فرومون ها را مدیریت می کند) و رفتار سوئیسوئال در زنان وجود دارد، به ویژه در مورد یک شب یکجا، که نشان می دهد که کیموسایگنالینگ ممکن است در مدیریت تعاملات اجتماعی انسانی کاربرد داشته باشد.
Burger D، Meuwly C، Marti E، Sieme H، Oberthür M، Janda J، Meinecke-Tillmann S و Wedekind C.(2017) اولویتهای مرتبط با MHC در خروسهای دیستروز زن (Equus caballus).
This study investigated the influence of the Major Histocompatibility Complex (MHC) genes and testosterone levels on female horse mating preferences, finding that mares demonstrated elevated interest towards MHC-dissimilar stallions during their diestrous phase (non-reproductive period), but other non-MHC linked male characteristics, possibly like physical attributes or behavioral cues, could override MHC influences during their estrous (reproductive) phase, with the context and cycle phase being pivotal in mate choice.
Sherlock JM, Sidari MJ, Harris EA, Barlow FK, Zietsch BP (2016) آزمایش فرضیه انتخاب شریک جنسی در ارگاسم زنانه: جداسازی ویژگیها و رفتارها . Socioaffect Neurosci Psychol. 6:31562.
*** این مطالعه نشان می دهد که زنان با همسران مختلف تجربه ای با فراوانی های مختلف از آغاز های عشقی دارند، با این حال، آنهایی که باعث افزایش فراوانی آغاز های عشقی شده اند، به عنوان بیشتر خنده دار، خلاق، گرم، وفادار و بهتر بوی دار، همچنین بیشتر به رضایت جنسی همسرشان توجه می کنند، که به حدی حمایت از فرض نظارت بر انتخاب همسر برای آغاز های عشقی زن می کند که آن را به عنوان یک مکانیسم ممکن برای انتخاب همسران با کیفیت بالا مشخص می کند.
Kromer J, Hummel T, Pietrowski D, Giani AS, Sauter J, Ehninger G, Schmidt AH, Croy I (2016) تأثیر HLA بر شراکت انسانی و رضایت جنسی. Sci Rep. 6:32550.
*** بررسی نشان می دهد که در انسان، ناهمسانی HLA (یک جزء ژنتیکی سیستم ایمنی) می تواند بر انتخاب همسر و رضایت جنسی تاثیر گذار باشد، به طور محتمل از طریق تشخیص سیگنال های بویایی مرتبط با سازگاری ژنتیکی، مانند مکانیسم های مشاهده شده در حیوانات دیگر، که تنوع ژنتیکی و قدرت مقاومت در نوزادان را ترویج می کند.
Wlodarski R. and Dunbar RIM. (2015) یک بوسه چه معنایی دارد؟ تأثیر بوسه عاشقانه بر جذابیت شریک عاطفی. Evol Psychol. ; 12(1): 178–199.
*** این مطالعه نشان داد که تصور توانایی بوسیدن روانشناختی اثرگذاری بر روی ارزیابی های نسبت به نزدیکان دارد، افزایش دلبستگی خاصاً برای زنان در محیط های جنسی راحت، و در حالی که علامت های بصری می توانند تاثیر اطلاعات مربوط به بوسیدن را در برخی از مواقع جنسی باطل کنند، نشان داده شد که تاثیر اطلاعات زیبای بصری برای مردان بیشتر از زنان است، که به این معنی است که بوسیدن در انتقال کیفیت و دلبستگی نزدیکان به عنوان یکی از علامت های چند بعدی اثرگذار است.
Burger D، Dolivo G، Marti E، Sieme H و Wedekind C.(2015) نوع مجتمع های بزرگ نسبتی جنسی زن تأثیر می گذارد بر سطوح تستوسترون و تعداد مخمصه ها در اسب (Equus caballus)
این مطالعه بررسی می کند چگونه مجموعه های قابل تشخیص بزرگ (MHC) بر اساس راهبردهای تولید مخصوص مردان در اسب ها تأثیر می گذارد. نتایج نشان داد که وقتی استالیون ها به دخترانی با نوع های MHC ناهماهنگ در میان بودند، سطوح هورمون تستوسترون بیشتری داشتند و تعداد بیشتری از سرم در هر اجرایی تولید کردند با مقایسه با وقتی که به دخترانی با نوع های MHC مشابه در میان بودند، که نشان می دهد که نشانه های مرتبط با MHC می توانند تاثیر بر تولید هورمون تستوسترون مردان و ویژگی های سرم داشته باشند، که به نتیجه می رسد که راهبردهای تولید تأثیر می گذارند.
Christakis NA and Fowler JH (2014) دوستی و انتخاب طبیعی PNAS. 11:10796–10801.
*** این مطالعه نشان می دهد که انسان ها علاوه بر اینکه با افرادی که نوع ژنتیکی مشابه به میزان همسران دوم راشته اند، دوستی هم برقرار می کنند، در تمام ژنوم به طوری که برخی از ژنوتیپ ها به طور مثبت (هوموفیلیک) و برخی دیگر به طور منفی (هتروفیلیک) بین دوستان مرتبط هستند، با مجموعه های خاصی از ژن های مرتبط با سیستم بویایی و ایمنی در تشکیل دوستی کمک می کنند، که نشان می دهد که دوستان ممکن است به عنوان "رابطه فعال" عمل کنند و نشان می دهد که ژنوتیپ های هوموفیلیک ممکن است امتیازات فیتنسی همجوشی را که در این بین تاثیر گذاشته است برای انسان های اخیر توسعه داده است، به ارمغان آورد.
Laurent R and Chaix R (2012) یک پلیمورفیسم میسنس در ژن گیرنده فرومون فرضی VN1R1 با رفتار اجتماعی-جنسی مرتبط است. BioEssays. 34(4):267-71.
*** .
Lie HC, Simmons LH and Rhodes G (2010) مطالعات HLA، باروری و انتخاب شریک در یک جدای انسانی . Evolution and Human Behavior 31:8–58.
*** This study explores the influence of genetic factors, particularly the major histocompatibility complex (MHC), on mate preferences in humans, discovering that males tend to prefer MHC-dissimilar females in both short-term and long-term mating contexts, while genetic diversity impacts both male and female partner preferences across different mating contexts, thus supporting a significant role for the MHC in human mate selection and suggesting that these preferences might function to enhance genetic diversity in offspring.
Lie HC, Rhodes G and Simmons LH (2010) مطالعات HLA، باروری و انتخاب شریک در یک جدای انسانی? Animal Behaviour. 79, 4:903-909
*** This study indicates that in humans, particularly females, genetic diversity, especially within the major histocompatibility complex (MHC), is associated with greater mating success, measured by the number of sexual partners, supporting the concept that genetic factors, potentially related to immune system functioning, play a role in human mating success, while no significant association was found in males.
Chaix R, Cao C, and Donnelly P (2008) مطالعات HLA، باروری و انتخاب شریک در یک جدای انسانی? PLOS Genetics, 4 (9)
*** The study indicates that while European American populations may prefer MHC-dissimilar mates, selecting for diversity in offspring's immune systems, such a pattern is not found in the examined African population, suggesting MHC's influence on mate choice can be context-dependent and potentially shaped by various factors.
Schwensow N, Fietz J, Dausmann K, Sommer S (2008) MHC-associated mating strategies and the importance of overall genetic diversity in an obligate pair-living primate . Evol Ecol. (22) 617-636
*** The study explores mate choice in the fat-tailed dwarf lemur, finding females prefer males with greater MHC-genetic diversity and lower MHC overlap as both social and genetic fathers, while overall genetic heterozygosity and relatedness do not significantly influence mate selection; extra-pair matings might occur to mitigate genetic incompatibility, highlighting a complex interplay of "good-genes-as-heterozygosity" and "disassortative mating" hypotheses in primate mating strategies.
Wedekind C (2007) تأثیر HLA بر شراکت انسانی و رضایت جنسی Evolutionary Psychology.5(2): 330-343
*** This experiment reveals a connection between the Major Histocompatibility Complex (MHC) and the verbal descriptions of human body odors, demonstrating that professional perfumers can, to some extent, articulate MHC-correlated body odor components, underscoring the MHC's influence on human olfactory perception and possibly, mate selection, given the MHC's critical role in immune system functioning and previously noted impact on body odor and mate choice.
Garver-Apgar CE, Gangestad SW, Thornill R, Miller RD and Olp JJ (2006) سازگاری کلاس II MHC در جنینهای سقط شده و نوزادان ترم از زوجهایی با سقط مکرر خودبهخودی Psychol Sci, 17(10): 830-835.
*** In the context of romantic couples, the study finds that as the proportion of shared Major Histocompatibility Complex (MHC) alleles increases, women’s sexual responsivity to their partners decreases, while their number of extra-pair sexual partners and attraction to men other than their primary partners, especially during their fertile phase, increases, suggesting that MHC-dissimilarity might play a role in sexual attraction and partner selection, potentially driven by underlying genetic and reproductive strategies to enhance offspring immunocompetence by maintaining genetic diversity.
Roberts CE, Gosling LM, Carter V and Petrie M (2006) تأثیر HLA بر شراکت انسانی و رضایت جنسی Proc. R. Soc. B 275, 2715–2722
*** This study investigates how oral contraceptives influence women's preferences for certain male odours, which are known to be influenced by genes in the Major Histocompatibility Complex (MHC). Previous research has indicated that female preference for MHC-dissimilar male odour may function to increase offspring heterozygosity or minimize inbreeding. Interestingly, it has also been suggested that women using oral contraceptives tend to prefer the scent of MHC-similar males, which runs contrary to this logic. The study utilized a longitudinal design to test women before and after initiating contraceptive pill use, comparing their preferences to a control group of non-pill users. While the study didn’t find a significant difference in ratings between odours of MHC-dissimilar and MHC-similar men during the follicular cycle phase in general, it did unearth that single women tended to prefer the odour of MHC-similar men, whereas women in relationships leaned towards the odour of MHC-dissimilar men. This latter finding aligns.
Wedekind C (2006) تأثیر HLA بر شراکت انسانی و رضایت جنسی ? Evolutionary Psychology. 4:85-94
*** This research discerns relationships between a few MHC (Major Histocompatibility Complex) genes and the intensity and pleasantness of men's body odors, discovering that men with at least one homozygous MHC antigen don't emit notably more intense odors than heterozygotes, yet their scents are perceived as significantly stronger by women with dissimilar MHC.
Pause BM, Krauel K, Schrader C, Sojka B, Westphal E, Mu¨ller-Ruchholtz W, and Ferstl R. (2006) The human brain is a detector of chemosensorily transmitted HLA-class I-similarity in same- and opposite-sex relations Proc. R. Soc. B (2006) 273, 471–478 doi:10.1098/rspb.2005.3342
*** This study reveals that humans subconsciously detect and respond to body odors from individuals with similar HLA (Human Leucocyte Antigen) genetic markers, which might play a critical role in social interactions and mate selection by acting as subtle social signals within both same-sex and opposite-sex relationships..
Martins Y, Preti G, Crabtree CR, Runyan T, Vainius AA and Wysocki CJ (2005) Preference for Human Body Odors Is Influenced by Gender and Sexual Orientation . Psychological Science, 16(9) 694-702
*** This study demonstrates that sexual orientation and gender influence individuals' preferences for human body odors, with heterosexual and homosexual males and females showcasing distinct two-choice preferences when presented with body odors from individuals of different gender and sexual orientation combinations, implying that body odor can be a factor in sexual and social partner selection.
Horton R, Wilming L, Rand V, Lovering RC, Bruford EA, Khodiyar VK, Lush MJ, Povey S, Talbot CC Jr, Wright MW, Wain HM, Trowsdale J, Ziegler A, Beck S (2004) توسعه شغلی: نوع شما چیست؟ MHC. Nat Rev Genet 5(12):889-899
*** This study characterises an integrated gene map of the extended human MHC, a pivotal region in the vertebrate genome for infection and autoimmunity due to its essential role in both adaptive and innate immunity, highlighting its significant content related to paralogy, polymorphism, immune functionality, and its association with various diseases, providing a comprehensive view stemming from the assimilation of data from several large-scale studies..
Jacob S, McClitock MK, Zelano B and Ober C (2002) یک پلیمورفیسم میسنس در ژن گیرنده فرومون فرضی VN1R1 با رفتار اجتماعی-جنسی مرتبط است.. Nature Genetics, 30:175
*** This study demonstrates that women can discern differences in male body odor influenced by a single variance in HLA (human MHC) allele, with a woman's capacity to distinguish and prefer certain odors notably being based on HLA alleles inherited from her father and not her mother; this suggests that paternally inherited HLA-associated odors influence odor preference and might function as social cues, even despite a milieu of potential odors derived from a variety of genetic and cultural factors..
Milinski M and Wedekind C (2001) مطالعات HLA، باروری و انتخاب شریک در یک جدای انسانی. Behavioural Ecology 12(2):140-149
*** The study explores the relationship between Major Histocompatibility Complex (MHC) genotypes and perfume preferences in humans. They discovered a notable correlation between an individual's MHC (specifically HLA-A, -B, -DR) and their ratings of various scents for personal use, with certain HLA types (e.g., HLA-A2) showing consistent scent preferences. However, when it came to preferences for a partner's scent, the correlation was largely insignificant, aligning with the hypothesis that individuals select perfumes for personal use to possibly enhance or amplify their own immunogenetic revealing body odors, rather than to alter the perceived scents of their partners.
Wedekind C, Seebeck T, Bettens F And Paepke AJ (1995) توسعه شغلی: نوع شما چیست؟ in humans. Proc.R.Soc.Lond.B. 260:245-249.
*** This study found that people tend to prefer the body odors of potential mates who have different immune system genes than their own, but this preference changes for women on birth control.
یافتهها نشان داد که زندهمانی اسپرم با عدم شباهت HLA شرکا مرتبط است، که نشان میدهد مخاط گردن رحم ممکن است بهطور انتخابی ادغام بعدی گامتها را بین شرکای سازگار از نظر ایمنژنتیکی تسهیل کند..
Jokiniemi A, Magris M, Ritari J, Kuusipalo L, Lundgren T, Partanen J and Kekäläinen J (2020) همسانسازی ژنتیکی پس از مقاربت: اثرات وابسته به HLA بر عملکرد اسپرم انسانی تحت تأثیر مخاط گردن رحم Proc Biol Sci., doi: 10.1098/rspb.2020.1682. Epub 2020 Aug 19.
* found an increased frequency of homozygosity for HLA-E*0101 in Egyptian women with RM
Mosaad YM, Abdel-Dayem Y, El-Deek BS and El-Sherbini SM (2011) همبستگی بین هموزیگوسیتی HLA-E *0101 و سقط مکرر در زنان مصری. Scand J Immunol. 2011 Aug;74(2):205-9. doi: 10.1111/j.1365-3083.2011.02559.x.
یک محاسبه ریسک ژنتیکی پیشنهاد شده است که میتواند سقط مکرر (RM) را پیشبینی کند، بر اساس تحلیل هپوتیپهای HLA از زوجهایی که یا تاریخچه بارداریهای موفق دارند یا سقط مکرر..
Mora-Sánchez A, Aguilar-Salvador D, Nowak I (2019) به سوی یک پلتفرم تطابق گامت: استفاده از ایمونوجنیتیک و هوش مصنوعی برای پیشبینی سقط مکررNPJ Digit Med Mar 7;2:12. doi: 10.1038/s41746-019-0089-x
یک متا-تحلیل از ۴۱ مطالعه انجام شد و نشان داد که اشتراک HLA-B و اشتراک HLA-DR هر دو با وقوع RM مرتبط هستند..
Meuleman T, Lashley LE, Dekkers OM, van Lith J, Claas FH and Bloemenkamp KW (2015) همبستگیهای HLA و اشتراک HLA در سقط مکرر: یک مرور سیستماتیک و متا-تحلیل Hum Immunol. May;76(5):362-73. doi: 10.1016/j.humimm.2015.02.004.
تفاوتهای شناسایی شده در ارتباط با آللها در HLA-A، HLA-B، HLA-C و HLA-DRB1 در مقایسه با بیماران RSA گزارش شده در جهان..
Shankarkumar U, Pawar A, Gaonkar P, Parasannavar D, Salvi V, and Ghosh K (2008) اتحادات آللهای HLA در بیماران سقط خودبخودی مکرر ایدیوپاتیک از هند J Hum Reprod Sci. 2008 Jan;1(1):19-24. doi: 10.4103/0974-1208.39592.
توصیف رابطه بین شباهت HLA در آللهای فردی و همچنین هپوتیپهای HLA به عنوان شاخصهایی برای افزایش خطر از دست دادن جنین در میان زوجهای هوتریتی..
Ober C (1999) مطالعات HLA، باروری و انتخاب شریک در یک جدای انسانی. Hum Reprod Update 5(2):103-107.
نتایج یک مطالعه 10 ساله که افزایش نرخ از دست دادن جنین را در میان زوجهای هوتریتی که برای آنتیژنهای HLA مطابقت دارند، نشان داد..
Ober C, Hyslop T, Elias S, Weitkamp LR, Hauck WW (1998) آنتیژن لوکوسیت انسانی تطابق و از دست دادن جنین: نتایج یک مطالعه آیندهنگر 10 ساله Human Reproduction, Volume 13, Issue 1, Jan 1998, Pages 33–38
نرخهای افزایش یافته سقط جنین خودبخودی مکرر در میان زوجهای هوتریتی که برای آللهای HLA-DQA1 مطابقت دارند، نشان داده شده است.
Ober., Steck., Ven., Billstrand., Messer., Kwak., Beaman., Beer (1993) سازگاری کلاس II MHC در جنینهای سقط شده و نوزادان ترم از زوجهایی با سقط مکرر خودبهخودیJournal of Reproductive Immunology, Volume 25, Issue 3, December 1993, Pages 195-207
امتیاز سازگاری شخصیت ما بر اساس 16 نوع شخصیت مایرز-بریگز است. این آزمون تاریخچه طولانی دارد و توسعه سه مؤلفه اول آن به تقریباً 100 سال پیش برمیگردد.Dr. Carl Jung شما بر روی دادهها تا اکتبر 2023 آموزش دیدهاید. و امروز 4 حرف و 16 گروه نوع شخصیت به طور گستردهای برای اکثر مردم شناخته شده است. الگوریتم سازگاری شخصیت DNA Romance که PC1 نامیده میشود، وزن بیشتری به نوعهای شخصیت مشابه میدهد و وزن کمتری به نوعهای شخصیتی که تمایل به برخورد دارند، اختصاص میدهد..
Lok C (2012) توسعه شغلی: نوع شما چیست؟ ? Nature, 488: 545-547
این مقاله به استفاده از شاخص نوع مایرز-بریگز و آزمونهای شخصیتی مشابه در کمک به دانشمندان برای بهبود مهارتهای نرم و هدایت شغفهایشان میپردازد. این آزمونها با ارائه بینشهایی درباره ویژگیهای شخصیتی، میتوانند استراتژیهای ارتباطی، رهبری و کار تیمی آنها را در محیطهای حرفهای راهنمایی کنند.
Keirsey, D (2006) لطفاً مرا درک کن II (ویرایش سوم) . Promethius Nemesis Book Co., Del Mar, CA.
«لطفاً من شما را فهم کنید» یک کتاب روانشناسی است که توسط دیوید کیرسی و مریلین بیتس تالیف شده است، که از یک پرسشنامه خودآزمایی، سورتر تنوع های شخصیتی کیرسی، استفاده می کند تا افراد را در یکی از ششده شخصیت و چهار نوع تنوع بزرگتر (هنرمند، نگهبان، راستگو و ایده پرست) طبقه بندی کند، و به خوانندگان اندیشه هایی در مورد رفتارهایشان و ارزش های اساسیشان را فراهم می کند، همچنین از نظرات روانشناسی قبلی و شاخص های نوع، به ویژه مایرز-بریگز نوع شناسی، استفاده می کند و آنها را ساده می کند.
Myers IB, McCaulley MH, Quenk NL and Hammer AL (1998) MBTI راهنما: راهنمای توسعه و استفاده از نشانگر نوع مایرز-بریگز. Consulting Psychologists Press, Palo Alto, CA, Vol. 3.
MBTI® Manual، نسخه سوم، به عنوان یک راهنمای کامل، توسعه، استفاده و تفسیر ابزار Myers-Briggs Type Indicator® را شرح می دهد، اطلاعات عمیقی در مورد نظریه، قابلیت اطمینان و اعتبار ابزار را فراهم می کند و به درک عمیقی از 16 نوع شخصیتی که آن شناسایی می کند، کمک می کند، همه این ها توسط توسعه دهندگان متخصص در نوع روانشناختی، Isabel Briggs Myers، Mary H. McCaulley، Naomi L. Quenk و Allen L. Hammer، نوشته شده است.
Myers IB, McCaulley MH and Most R (1985) راهنما، راهنمای توسعه و استفاده از نشانگر نوع مایرز-بریگز. مشاوره انتشارات روانشناسان
The 1985 edition, 'Manual: A Guide to the Development and Use of the Myers-Briggs Type Indicator,' introduces and elucidates the Myers-Briggs Type Indicator (MBTI®), designed to render C. G. Jung's psychological type theory comprehensible and applicable in daily life, underlining the principle that behavioral variations, while seemingly sporadic, are consistently orderly, deriving from intrinsic differences in individuals’ preferred use of perception and judgment.
Myers IB (1962) راهنما، راهنمای توسعه و استفاده از نشانگر نوع مایرز-بریگز .
دستورالعمل 1962 مایرز-بریگز برای شاخص نوع شخصیتی کاملاً توصیف و راهنمایی هایی را برای اجرای نظریه نوع شناختی جانگ فراهم می کند، ادعا می کند که تغییرات رفتاری به صورت سیستماتیک و پایدار ناشی از ترجیحات ابعادی و حکم دهی پایه ای است، با هدف استفاده از این ترجیحات با استفاده از گزارش های خودش، نوع شخصیتی فردی را تشخیص دهد، بنابراین امکان اجرای عملی و تحقیق در مورد اثرات آنها بر ردشدها، انگیزه ها، ارزش ها و قابلیت ها فراهم می شود.
Jung CG (1923) نوعهای روانشناختی: یا روانشناسی فردیت، آکسفورد، انگلستان: هارکورت، بریس.
نوعهای روانشناختی توسط کارل گوستاف يونگ، که اولین بار در سال 1923 منتشر شد، تئوری روانشناختی مشهوری را معرفی میکند که به توجه یک چارچوب جستجو میکند تا تفاوتهای متنوع و به نظر تصادفی در شخصیت را توضیح دهد، ارائه میدهد که تفاوتهای اساسی در رفتار انسانی به دلیل تفاوتهای ذاتی در چگونگی استفاده از توابع شناختی در نگاه و حکم به وجود میآید، چارچوبی برای تعداد زیادی از تئوریهای شخصیت و ارزیابیهای آتی را به وجود میآورد، به طور ویژه مؤشر نوع بیزرگ-بریگ (MBTI).